بزرگنمايي:

مازندران آنلاین - استاد دانشگاه مازندران گفت: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
جواد کیاکجوری در گفت و گو با ایسنا مازندران، با بیان این که در دنیای جدید و امروزی باید بر مقوله ازدواج تمرکز بیشتری داشت، اظهار کرد: وقتی از ازدواج صحبت می کنیم؛ توجه ما به سمت تاسیس مفهومی با عنوان خانواده می رود؛ نهادی که قدمت آن به درازای تاریخ است.
وی با اشاره به تعریف " مالینوفسکی " از خانواده یادآور شد: ازدواج و خانواده واحدی مرکب از پدر و مادر است که از طریق پیمانی قانونی با هم وصلت کرده و توسط آیین های دینی که خانواده را به صورت یک واحد اخلاقی در می آورد ، محاط شده اند.
استاد دانشگاه مازندران با شاره به این که نهاد خانواده به قدری قدرتمند است که علمای تاریخ، مردم شناسان، روانشناسان و خاصه در ساحت دین ، خانواده را امری فطری می بینند خاطرنشان کرد: اگر همه عناصر و ارکان حیات در طول تاریخ به لحاظ بنیادی دستخوش تغییر و آبستن حوادث شوند؛ امور فطری و ذاتی اموری هر چند با تغییرات اندک اما به لحاظ بنیادی ویژگی های ثابت و دائمی دارند.
کیاکجوری تصریح کرد: ریشه های نهاد خانواده در طول تاریخ فربه و فربه تر شد و با پذیرفتن کارکردهایی برگرفته از بقای نوع بشر مانند اجتماعی کردن فرد ، فعالیت اقتصادی بیش از معیشت،آموزش و پرورش ، انتقال هنجار و ارزش به عالی ترین سطح خود رسید.
وی با اشاره به این که انسان شایستگی ، صلاحیت یا عدم صلاحیت های خود را از طریق خانواده به جامعه انتقال داده و این اهمیت ازدواج را می رساند یادآور شد: زندگی انسان ها در این جهان به لحاظ فکری، فلسفی و در ساحت اندیشه نیز دستخوش تغییر شد، یعنی انسان ها از حالت ابتدایی و اساطیری وارد دنیای سنت شده که نهاد خانواده در آن بسیار برجسته بوده است.
کیاکجوری با اشاره به این که زمانی انسان سنتی پا به عالم و ساحت مدرن می گذارد تغییرات بسیاری در زندگی اش اتفاق می افتد خاطرنشان کرد: ازدواج نیز با ورود انسان سنتی به دنیای مدرن و فراتر از آن در پسامدرن دچار تحولات بسیاری شد.
استاد دانشگاه مازندران در ادامه بیان کرد: یکی از ویژگی های زیستن انسان مدرن و فرا مدرن بی رونق شدن نهاد است؛ خانواده که ظاهرا از مفاهیم اصلی و اصیل تاریخ، خاصه در دنیای سنت بود در دنیای عصر مدرنیته کم رونق و در عصر پسامدرن به سمت بی رونقی می رود و پدیده طلاق و نرخ بالای آن جدی ترین پیامد آن است.
کیاکجوری با اشاره به این که شاید مفهومی که امروزه سریعا از ذهن مردم در مورد علت طلاق می گذرد،عامل اقتصاد است، افزود: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: قطعا رونق اقتصادی باعث رونق زندگی خواهد بود اما اقتصاد عامل دست چندم در مورد علل طلاق در این عصر است؛ با یک مشاهده میدانی در دادگاه های خانواده می توان دریافت غالب زوج هایی که از هم جدا می شوند وضعیت مالی مطلوبی هم داشته اند.
وی با اشاره به این که روانشناسان معتقدند در زندگی سنتی، خانواده ها در کنار هم زندگی می کردند و مشکلات با پا در میانی ریش سفیدان بین زوجین مرتفع می شد اما در زندگی عصر جدید، والدین با قرار دادن امکانات مالی فرزندان را به دلیل ایجاد حاشیه کمتر در زندگی از خود دور می کنند خاطرنشان کرد: ایجاد این فاصله به جای ترمیم اشکالات زوج ها به دلیل عدم تجربه و درایت کافی برای حل مشکلات،زندگی نوپا را آبستن حوادث ناگوار می کند.
کیاکجوری با اشاره به این نکته که در گذشته انسان ها هبوط شان به این دنیا را دارای هدف و غایتی می دانستند خاطرنشان کرد: اما در دنیای پست مدرن این مفاهیم شکسته می شود و در آن انسان ها گمان می کنند که تعهدی برای سعادت بشری ندارند.
وی افزود: با این تفکر یکی از ارکان سعادت بشری که در گرو ترویج نهاد خانواده و ازدواج است بی معنی تلقی می شود و چون در دنیای پست مدرن ، فرد رابطه ای بین ازدواج خود و سعادت بشری نمی بیند، هر گاه از زندگی لذتی نبرد به آسانی بطلان پیمان ازدواج را اعلام کرده و طلاق می گیرد.
گفت و گو از بهناز مقدس خبرنگار ایسنا مازندران
انتهای پیام