خُمده، روستايي زيبا و به واقع تکهاي از بهشتي گمشده در 120 کيلومتري کلانشهر دود گرفته و گرم اين روزهاي تهران است که حضور در اين روستا و دمي آرامش در آن مي تواند شهروندان را براي هفته هاي پرکار آماده کند.
عمو نوروز و دختر دم بختش، بهار خانوم حال ديگر رخت و لباس سفر بر تن کرده و کوله بار خود را براي کوچي يک ساله تا فرارسيدن فروردين 93 بسته اند تا در غياب آنها تابستان گرم و سوزان طي سه ماه، حاکم مطلق بر زمين باشد.
شاکله فرهنگ گردشگري تهران بر يک اصل کلي، ثابت و هميشگي "سفر به نوار شمالي کشور" بنا شده است، اما حال وقت آن رسيده تا تغييراتي اساسي در اين رويه خشک چندين ده هاي ايجاد شود، اين روزها ديگر پيکان گوجه اي و ديزي سنگي و جاده هاي شمال و حضور چند ساعته در نواحي جنگلي به خاطرات گذشتگان و احساس به قولي نوستالژيک پيرمردهاي پا به سن گذاشته بدل شده است.
در دنياي امروز مردم ملل مختلف، گردشگري را صنعتي ارزآور و کارکردي متنوع در اشکال گوناگون تعريف مي کنند که طبيعتگردي يا همان اکوتوريسم تنها بخشي از آن محسوب ميشود، حال اين تنوع بايد در استاني پهناور و برخوردار از ظرفيتهاي مختلف گردشگري مانند تهران نيز نمودي عيني يابد.
تهران؛ بهشت يا جهنم
تهران، نام شهر، شهرستان و استاني است که همه جهانيان آن را به عنوان قلب تپنده و پايتخت سياسي ايران اسلامي ميشناسند، بسياري زندگي در تهران را با حضور در بهشت قياس کرده و برخي ديگر با رد اين تصور شرايط آن را به جهنمي غيرقابل تحمل تشبيه ميکنند، هرچند طي ساليان اخير وراي اين حس عشق و نفرت و در سايه تلاشهاي مسئولان مديريت شهري تحمل دستکم تابستانهاي گرم اين شهر بزرگ براي شهروندان تهراني به امري ساده تر تبديل شده، اما به هر حال اين فصل سوزان در ديگر نقاط کشور يک درد و در کلانشهر دود گرفته و مملو از آلودگيهاي آب و هوايي و سمعي و بصري پايتخت دردي دوچنداني براي ساکنان آن است.
گرماي بيش از حد هوا، دود غليظ و مضر محصول فرايندهاي شيميايي اقسام سوختهاي فسيلي در انواع خودروها، پمپ بنزين شلوغ، وسايل حمل و نقل عمومي پر ازدحام، ترافيک دائمي، بوق ممتد راننده بي ملاحظه، معابري باريک به دليل تبديل شهر به يک پارکينگ بزرگ و در يک کلام جهنمي واقعي همه و همه عواملي هستند که ميتوانند يک فرد را کم تحمل، کلافه و در نهايت عصباني کنند.
در اين بين نوع زندگي ذاتي شهري و بي تحرکيهاي ناشي از آن نيز مزيد بر علت شده تا انواع و اقسام عوامل استرس زا و پديدآورنده بيماريهاي روحي و رواني نيز گريبانگير شهرنشينان شود؛ دوري از ورزش، نبود آب و هوايي مناسب براي پرداختن به فعاليتهاي بدني، لوازم آسايشي داراي کنترل از راه دور، توليد انواع کنسول بازيهاي رايانه اي به دور از تحرک کافي براي کودکان، وقت محدود، گسترده وظايف بيشمار، خوردن بيش از حد غذاهاي آماده يا به قولي فست فود و در مجموع زندگي ماشيني نيز نياز انسان را براي حضور هر از چند گاه در دامان مهربان مادر طبيعت بيش از پيش مهم مي نماياند.
حال اگر در چنين حال نزاري برايتان از باغ و بوستانهاي سرسبز، پرندگاني آوازه خوان، پروانههايي بر فراز گلهاي زيبا، رودخانه هاي خروشان جاري در ميان چمنزارهاي خرم، ميوه هايي رسيده و آبدار، ماهي هاي آماده صيد، شنا در زلالي آب چشمه، آب و هوايي مطبوع، خنکاي نسيمي ملايم و مردماني ميهمان نواز سخن بگويند، آيا اين توصيفات ذهن خسته از زندگي معمول شهري شما را به جايي موصوف در کتب الهي همچون بهشت سوق نميدهد؟ در اين گزارش قصد داريم تا همراه با شما به اين بهشت رفته، جذابيتهاي آن را به قاب تصوير کشيده و داشته هايش را خلاصه وار شرح دهيم.
هرچند براي نايل آمدن به بهشت برين وعده داده شده از سوي خداوند باري تعالي و پيامبران الهي بايد نيکي و تقوا پيشه کرده و از زشتي و پليدي ها دوري جست، اما روستاي خمده با داشتههاي اکوتوريسمي خود به مثابه بهشتي کوچک در زمين است تا رفتن و ديدن آن بهانهاي باشد براي شکرگزاري نعم بي پايان خداوند و استفاده از مواهب بيشمار او؛ نکته جالب در وهله نخست آنکه حد فاصل بين اين بهشت و آن جهنم تنها 120 کيلومتر است.
خمده کجاست؟
با شنيدن شرح حال روستاي خمده نخستين نکته متجلي در ذهن مخاطبان گزارش، کسب اطلاع از محل اين روستا و چگونگي دستيابي به آن است.
خمده، روستايي در بخش مرکزي شهرستان فيروزکوه در رديف مناطقي سرسبز موسوم به «حبلهرود» قرار دارد.
براي رسيدن به اين خطه کم نظير بايد خود و ابزارهاي مورد استفاده را براي انجام سفري چند ساعته تا شهرستان فيروزکوه، مازني ترين خطه استان تهران و مرکز اين شهرستان يعني شهر فيروزکوه آماده و مهيا کنيد، قبل ورود به شهر و در همان ميدان نخست بايد مسيرتان را به سمت راست تغيير جهت دهيد تا بعد از عبور از جوار ملکوتي بارگاه مطهر «امامزاده اسماعيل(ع)»، برادر حضرت ثامن الحجج(ع) و زيارت اين سلاله پاک آسمان عصمت و طهارت از مسير خيابان "جهان پهلوان تختي" به سمت باغ هاي سرسبز و پر ميوه منطقه «سرخدشت» در 12 کيلومتري روستاي «مهاباد» و منطقه حبلهرود حرکت کنيد، بهتر است همان داخل شهر مايحتاج سفر خود را تهيه کنيد، زيرا تدارک و يافتن اقلام مورد نياز در درون بافت روستا کاري دشوار است.
خوشبختانه مسيري نسبتا مناسب اما پر پيچ و خم پيش رويتان خواهد بود، هرچند زيباييهاي طبيعت کناره جاده به حدي جذاب و چشمنواز هستند که هر عکاس خوشذوق و انسان طبيعتدوستي را در مقاطعي از راه مجبور به پياده شدن از مرکب، ديدن آنها و تحسين طبيعت خواهد کرد.
باغهاي مثمر بيشمار، پيش چشم گردشگران
مسير دسترسي به روستاي خمده با خط آهن تهران - مازندران داراي سيري موازي است، بنابراين بعيد نيست در طول اين سفر با قطاري در حال حرکت روبهرو شده و دستي براي همسفران ريلي خود تکان دهيد.
همچنين در بين راه از زير چندين پل قديمي متعلق به دوران پهلوي به عنوان مسير عبور قطار مشهور به پلهاي "رضاشاهي" نيز عبور خواهيد کرد.
وجود باغ هاي مثمر سيب، گلابي، هلو، گردو، آلبالو و گيلاس بيشمار به دليل شرايط مناسب آب شرب و زراعي منطقه و خنکاي نسيمي ملايم در ميان درختان پربار خاطراتي فراموش ناشدني را در ذهن مسافران اين مسير رقم ميزند.
شنا در استخري مملو از آب معدني
خمده، معمولا مقصد اغلب مسافرت هاي هر از چند گاه تابستاني اهالي شرق استان تهران است، چرا که سايتي گردشگري مانند «تنگهواشي» نامي برجسته در ميان تهرانيهاست و سفر به اين منطقه براي افراد بي حوصله اي که طاقت چنداني براي ايستادن پشت ترافيک طولاني، دغدغه يافتن محلي براي پارک خودرو، همراه بردن باري سنگين، عبور از جريان رودخانه اي سرد، شلوغي و سر و صدا را ندارند، محل مناسبتري است.
يکي از ويژگيهاي منحصر به فرد و کمياب حاشيه روستاي خمده، استخري طبيعي و مملو از آب معدني به نام «خمبوبه» است که هر تن خسته اي را به يک آبتني حسابي دعوت ميکند، نکته جالب آنکه آب اين استخر از چشمه اي در گوشه آن تأمين شده و حتي ميتوان آبزيان ريزي را در درون اين مايع زلال ديد؛ در ساخت اين استخر از هيچ مصالح غيرطبيعي استفاده نشده و عناصر شکل دهنده آن کاملا بومي و طبيعي است.
آب چشمه قابل شرب نيست و توصيه ميشود از آن ننوشيد، اما ورود مقاديري ناچيز از آن به هنگام شنا و يا شوخي هاي معمول در استخرها ايرادي در سلامتي ايجاد نمي کند؛ آب استخر خنک است و بايد آهسته آهسته وارد آن شد، همچنين کفپوشي همانند آنچه در مراکز مشابه شهري وجود دارد در اين استخر نيست و بايد پوششي مناسب براي پاي خود مانند دمپايي همراه داشته باشيد، علاوه بر اين از ايستادن در معرض تابش آفتاب بعد از اتمام تفريح پرهيز کنيد، چراکه آب و هواي منطقه پاک است و آفتاب مستقيم موجب آسيب رسيدن به پوست بدن شود.
رودخانه هاي خروشان و جوجه کباب
بعد از شنايي يک ساعته در استخري کاملاً طبيعي، اين مسافرت تا رسيدن محل استقرار گردشگران چندان به درازا نمي کشد؛ بعد از يک کيلومتر ديگر رانندگي و عبور از پلي ساخته شده بر روي رودخانه حبلهرود يافتن محلي براي پارک خودرو حتي در ايام تعطيل کار چندان دشواري نيست، از اينجا به بعد کمي پياده روي لازم است تا سايه درختي را براي برپايي چادر خود پيدا کنيد و به قول خودمان بساط غذاي غالب مسافرتهاي کوتاه مدت يعني همان جوجه کباب را به راه بيندازيد.
از ديگر ويژگي هاي بارز خمده عبور جرياني زيبا و خروشان همچون رودخانه حبلهرود يا در اصطلاح محلي «نمرود» است، اين مسير آبي کم نظير با سطحي قابل توجه از اين روستا و ساير نواحي شمال شرق استان تهران عبور ميکند تا سرانجام به استان همجوار يعني سمنان سرازير شود.
در خمده هر که به دنبال علاقمندي شخصي و دنياي مخصوص خود است، يکي در کرانه رودخانه به دنبال گرفتن ماهي است، يکي ديگر دوربين به دست سوژههاي طبيعي را براي ثبت در حافظه ها ميجويد، آن ديگري بادبزن به دست زغال زير جوجه ها را گُر ميدهد، کودکان در ميان باغات به دنبال پروانه اي در حال فرار ميدوند، اغلب آقايان زير درختي به خواب رفتهاند تا خستگي يک هفته اي خود از کاري سخت را جبران کنند و بانوان در حاليکه دور هم نشسته اند و غيبت هم نميکنند درباره هر موضوعي که به ذهنشان برسد با يکديگر صحبت ميکنند! در انتها، دو کلام حرف حساب
اما توصيه هميشگي ما خبرنگاران به خود و همشهريان در خلال استفاده از جلوه هاي طبيعي به عنوان فرصتي براي تفرج انتهاي هفته، مراقبت از اين داشته هاي خدادادي است؛ گاه رفتار شماري معدودي از افراد بيتوجه، آسيبهايي جبران ناپذير را متوجه طبيعت ميسازد، وجود چنين تجربه هاي تلخي است که پيشنهاد برخي دوستان براي عدم تهيه چنين گزارشي از زيبايي هاي روستاي خمده را در پي داشت، شما هم کاري نکنيد که ما از کارمان پشيمان شويم.
برداشتن کيسه زباله اي سبک و صرف زماني 10 تا 15 دقيقه اي براي جمع آوري هر آنچه به عنوان زباله از تفرج آن روز باقي مانده اصلاً کار طاقت فرسايي به شمار نمي آيد، طبيعت را حفظ کنيم تا طبيعت نيز حافظ سلامتي روحي و جاني ما باشد.